زیبایی چشمانِ تو حاشاشُدنی نیست*این چشمه ی راز است که معناشدنی نیست
آیینه که آیینِ زلالی ست مرامشدر معرض ِ چشمانِ تو پیداشدنی نیست
از چارطرف ظلمتِ موی تو وزیده استاین یک شبِ محض است که فرداشدنی نیست
پلکی بزن ای ماه که عُشّاق بریدنداین پنجره ی بسته چرا واشدنی نیست؟!
نیلوفرِ این حنجره در خویش تپیده استاین بُغضِ گلوگیر شکوفاشدنی نیست
ای کاش که آن وعده ی دیرینه بیایداین آرزوی سوخته امّا شدنی نیست
« ما گمشده در گمشده در گمشده هستیم»
این گمشده در گمشده پیداشدنی نیست…!
* یدالله گودرزی ( شهاب )
*وقتی شب چشمان تو فردا شدنی نیست
بر حسرت من روزنه ای وا شدنی نیست(محمدرضاروزبه)