فرصتی برای پرنده شدن

سروده ها و نگاشته های یدالله گودرزی

فرصتی برای پرنده شدن

سروده ها و نگاشته های یدالله گودرزی

#باران

می ترسم دنیا را باران بگیرد

و تو با من نباشی

ازآن روز که رفتی

عقده ی باران دارم!

*

زمستان، بارانی اش را بر دوشم انداخته بود

اما باکی از سرما و دلتنگی نداشتم

باد، پشتِ پنجره زوزه می کشید

و تو نجوا می کردی: موهایم را نوازش کن!

اکنون اما نشسته ام

و باران شلاق می زند

بر بازویم، بر چهره ام، بر پشتم

به که پناه بیاورم

ای درسفر مثل ِ کبوتر؟!

چگونه از خاطره ها پاکت کنم؟!

که بر سینه ام نقش بسته ای

و در خونم خانه داری،

دوستت دارم هرکجا باشی

حتا در ماه !

در تو قسمتی است از تاریخ و سرنوشت

و وسعتی ناشناخته

که درآن پا گذاشته ام !


#نزار_قبانی ترجمه #یدالله_گودرزی (شهاب)


مرّیخ هم اگر تو باشی
سیاره ای سبز خواهد شد
با رودهای آبی
و گلهایی
که بالشِ سپیدترین رویاها
خواهند بود

#یدالله_گودرزی #شاعران_معاصر