فرصتی برای پرنده شدن

سروده ها و نگاشته های یدالله گودرزی

فرصتی برای پرنده شدن

سروده ها و نگاشته های یدالله گودرزی

شعرهایی از نزار قبانی، ترجمه شهاب گودرزی

۱۴ آذر ۱۳۹۴

*کتاب دستان تو*

کتاب دستان تو امپراتور کتابهاست
با شعرهایی آراسته به طلا
ومتن هایی با تار وپود زر
با رودخانه های شراب
و رود ترانه و طرب!
دستانت بستری از پر
که هنگام غلبه ی خستگی
برآن پلک می بندم.
دستانت ، ذات شعرند در فرم و معنا
بی دستانت
نه شعر بود ،نه نثر
نه چیزی که به آن ادبیات می گویند !

*نزار قبانی
ترجمه : شهاب گودرزی

*سکوت *

آیا عاشقانه هایم را
هنگامی که سکوت کرده ام
می شنوی ؟!
سکوت ،بانوی من
بهترین سلاح من است
هنگامی که نزد منی بهتر است سکوت کنی
سکوت رساتر از هرصدایی است
و بهتر از هر زمزمه ای !

*نزار قبانی
ترجمه : شهاب گودرزی

*آتش بس *

در شعر
چیزی با نام آتش بس وجود ندارد
مرخصی تابستانی وجود ندارد
مرخصی استعلاجی وجود ندارد
مرخصی اداری وجود ندارد
باید در معرکه حاضر باشی
تا آخرین قطره از خونت
یا آن که جا بزنی و از بازی بیرون بروی !

*نزار قبانی
ترجمه : شهاب گودرزی

از مجموعه در دست چاپ : زنی در من قدم می زند !
گزیده ای از شعرهای چاپ نشده ی نزار قبانی
ترجمه یدالله گودرزی (شهاب)

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.