فرصتی برای پرنده شدن

سروده ها و نگاشته های یدالله گودرزی

فرصتی برای پرنده شدن

سروده ها و نگاشته های یدالله گودرزی

بازهم از نزارقبانی که این روزها حال کشورش زار و نزار است!

(شعرهایی از نزار قبانی /ترجمه: یدالله گودرزی)

تکه ای از شعردرازدامنِ” پرواز بر فراز جهان”

..تو آخرین سرزمینی
باقی مانده در جغرافیای آزادی !
تو آخرین وطنی هستی که از ترس و گرسنگی ایمنم می کند !
و میهن های دیگر مثل کاریکاتورند
شبیه انیمیشن های والت دیسنی
و یا پلیسی اند
مثل نگاشته های آگاتا کریستی.
تو واپسین خوشه
و واپسین ماه
واپسین کبوتر،
واپسین ابر
و واپسین مرکبی هستی که به آن پیوسته ام
پیش از هجوم تاتار !
*
تو واپسین شکوفه ای هستی که بوییده ام
پیش از پایانِ دورانِ گل
و واپسین کتابی که خوانده ام
پیش از کتابسوزان،
آخرین واژه ای که نوشته ام
پیش از رسیدن زائرانِ سپیده
و واپسین عشقی که به زنی ابراز داشته ام
پیش از انقضای زنانگی !
واژه ای هستی که با ذره بین ها
در لغت نامه ها به دنبالش می گردم

(شعرهایی از نزار قبانی /ترجمه: یدالله گودرزی)

موسیقی

بارانهای اروپا
سوناتهای بتهوون را می نوازند
و بارانهای میهنم
زخم های سید درویش را
و من بی تردید
با این مرد اسکندریه ای هستم
که در حنجره اش ماهِ اندوه می تابد
و شهادتنامه ی سرورمان حسین !

مسأله من

از نیاز من می پرسی
حالم خوب است ، ملالی نیست
و خبری نیست جز حرفهای روزنامه ها
کودکانی دارم که خانه راسرشار می کنند
و زنی وفادار
و در خوابهایم گندم و زیتونی دارم
اما مسأله ی من
نانی که می خورم
یا آبی که می نوشم نیست
مشکل بزرگ من
آزادی است !

(شعرهایی از نزار قبانی /ترجمه: یدالله گودرزی)
چهار شعر کوتاه
۱
در عشق ما آنچه شگفت است
اینکه عقل و منطق سرش نمی شود !
در عشق ما
آنچه زیباست
اینکه روی آب راه می رود
اما غرق نمی شود !
۲
بدون زن
مردانگی مردان
شایعه ای بیش نیست !
۳
چه کسی از شما
دیگری را می نوشد
تو شراب را
یا شراب تورا ؟!
۴
می خواهم دوستت داشته باشم
تا پوزش بخواهم
به جای جهانیان
از همه ی جنایت های روی داده
در حق زنان !
(شعرهایی از نزار قبانی /ترجمه: یدالله گودرزی)

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.