گوزنی که در من می دود
عادت به ایستادن ندارد!
دشنه ات را بردار
بگذار
از رگهایم بیرون بزند !
#یدالله_گودرزی #شاعران_معاصر
این چشمه ی راز است که معناشدنی نیست
در معرض ِ چشمانِ تو پیداشدنی نیست
این یک شبِ محض است که فرداشدنی نیست
این پنجره ی بسته چرا واشدنی نیست؟!
این بُغضِ گلوگیر شکوفاشدنی نیست
این آرزوی سوخته امّا شدنی نیست