
شهاب گودرزی
مهم نیست دریا
سَرِ خورشید را زیرِ آب کند
مهم نیست آسمان
ماه را سر به نیست کند
و ستارگان را بتارانَد
من به خدایی دل سپرده ام
که در پوستِ تو زندگی می کند !
شبها که بادها
در روح من تنوره می کشند
در بندرِ شانه هایت لنگر می اندازم
و سر بر سخت ترین صخره می گذارم
تا آنگاه که سوسوی آن دو فانوس
خاموش شود
و در سکوت، آغوش ِ تو
چون کِشتیِ سرنگونی
در مِه فرو رَوَد !
یدالله_گودرزی(شهاب)
” درد جاودانگی “
مردان برای جاودانگی می جنگند
ماه را فتح می کنند
می نویسند
کشور گُشایی می کنند
می کُشند و کُشته می شوند…
اما زنان برای جاودانگی کافی ست
معشوقِ شاعری شوند
تا نام و یادشان را در شعر
جاودانه کند !
یدالله گودرزی (شهاب)